متاسفانه انقلاب ایران در بدترین زمان ممکن روی داد. در زمانی که کم کم دنیا داشت به سوی دهکده جهانی شدن و عصر ارتباطات پیش میرفت. درست در همین زمان ارتباط ایرانیان عملا با دنیای خارج چنان محدود شد که انگاری این کشور یک جزیره دورافتاده است که از همه جا بیخبر مانده. هم رفت و آمد به فرنگ سخت شد، هم آمدن فرنگیها به ایران. رسانههای چاپی و شنیداری و دیداری هم تحت کنترل و سانسور شدید قرار گرفتند. دسترسی به اینترنت و ماهواره هم به شدت محدود شد.
این که چقدر این انقلاب نحس بود و چه اندازه به کشورمان آسیب زد، باید کتابها درباره آن نوشت. شاهی رفت که دیکتاتور سیاسی بود و به زندگی عمومی و خصوصی مردم کاری نداشت جز مشارکت ندادن دیگران در تعیین سرنوشت کشور از منظر سیاسی. اما خمینی به جایش آمد که همان آزادیهای فردی و اجتماعی را هم از مردم گرفت. شادیهای کوچک و بزرگ جرم و ارتکاب به آن آرزو شد. کشوری که میخواست ژاپن بشود، ترکیه هم که نشد هیچ، دارد کره شمالی میشود. ایران امروز کجا و کره دهه ۵۰ خورشیدی که میخواست ایران دهه ۵۰ بشود!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر